کاش عاشق بشیم

ساخت وبلاگ

بسم رب الشهدا و الصدیقین

عاشق کسی هست که هستی خودش را در هستی معشوقش میدونه، کسی که وقتی کناره معشوقش هست، ارومه، هروقت و هرجای دیگه اروم و قرار نداره، عاشق وقتی یه چیزی از معشوقش میبینه براش پیراهنه یوسفه، بوش میکنه و به سینش میچسبونه و گوشه چشمش کمی خیس میشه، عاشق خودش را شبیه معشوقش در میاره، همش سعی میکنه، کاری را کنه اون دوست داره (سعی میکنه، یعنی ممکنه کاری را هم کنه که باعث ناراحتی اون بشه، اما نکتش همین سعی کردنه)، وقتی معشوق ازش ناراحت شد با تمام وجودش سعی میکنه از دلش دربیاره و کار خودش را جبران میکنه و همه اینا اسمش عشق بازی هست و اگر دو طرفه باشه برای همدیگه میش عاشق و معشوق. این ماهیت کلی عشق هست، چیزی که من معتقدم هر لحظه بین تمام ذرات در هستی در در حال تکرار و تکرار دوباره هست، یه جور بده بستان. 

بعضی از عشق ها دو طرفه هست و بعضی هم یک طرفه و درد اور ترینش  3 ...... بگذریم.

همه اینا را گفتم که فقط این جمله را بگم:

ما از خدا هستیم، یعنی خدا از روح خودش در ما دمیده، واسه همین هم هست که جز با خودش با هیچی اروم نمیشیم، کامل نمیشیم. موتوری را در نظر بگیرد که به جای بنزین، نوشابه و اب میوه بریزن توش، حرکت که نمیکنه هیچ، خرابش هم میکنه، چون برای بنزین طراحی شده. حالا ما هم همینیم، روح ما خدا نیاز داره، نماز، قران و ادعیه که توسط امامان و پیامبرمون به ما یاد داده شده، وسیله همین مهم هست، حالا وقتی روح به اینا نیاز داره و شیطون از اینا دورمون میکنه، اهنگ و ... میده دستمون سرگرممون میکنه که اصلیه یادمون بره یه جورای مسکنه، این همون موتوری هست که توش اب میوه ریختن!

بگذریم. 

کاش عاشق بشیم، عاشقانه زندگی کنیم و عاشقاته بمیریم.

کاش اونقدر عاشق بشیم، که زیر بارون و تک تک قطرات اب را بوسه خدا حس کنیم.

کاش اونقدر عاشق بشیم، بی صبرانه منتظر صدای اذان بشینیم.

کاش اونقدر عاشق بشیم که نخوایم زودتر نمازمون را تمام کنیم. 

کاش اونقدر عاشق بشیم که نصف شب از عشق صحبت با معشوق بیدار بشیم.

کاش اونقدر عاشق بشیم که از همه بی لطفی ها و بدی های ادما خیلی راحت بگذریم.

کاش اونقدر عاشق بشیم که جز عشقمون دیگه چیزی به چشممون نیاد.

کاش اوقدر عاشق بشیم که حتی امور روزمره زندگی مثل شستن یه لیوان و صحبت کردن با دوست و چک کردن اینستاگرام به خاطر اون انجام بدیم.

و کاش اونقدر عاشق بشیم که از بی قراری این عشق بمیریم.

و ای خدا..

و ای خدا تو کی هستی و تو کجا هستی؟ که من هرجا میگردم هستی و هر چه میبینم توی، با این حال نه میشناسمت و نه میدانم کجا هستی!

خدایا، به من بگو، کجا بجویم تو را!؟ چه طوری پیدات کنم؟ چه طوری بهت برسم؟

من مهدی ن.ک بدترین خلق تو هستم که در جستجوی تو ام، جستجوی که مبدای ندارد!

خدایا چرا امام من نیست که صفات تو را درش ببینم و تو را بشناسم؟

خدایا، من مهدی، گمشده ای از تو هستم، گمشده ای دور از وطن و تنها و غریب تنها به امید نگاه تو و وصال به تو، روح من پر شده از غیر تو و دل من پر شده از نفس خودم، چشمان من پر شده از غیر تو، شلعه شهوت درونم فوران میکند و زبانم پر از ناسزا به خلق تو و کفر و هدفم غفلت و مالم پر از شبهه و به گردنم حق الناس اویزان شده و چنان که سنگینیش پیشانیم را به زمین مالانده، شکمم پر از خوراک شبهه دار، دستانم به خیر نرفته اما هم اکنون خسته و درمانده به تو پناه اورده ام، در حالی که پاهایم راه تو را بلد نیست و اما جز پشیمانی چیزی ندارم، مسیر یادم بده و مرا به در خانه خودت راهنمای کن، حال که گمگشته و نالانم و  در خانه ات من میگویم، یا در راه باز میکنی و این بنده درمانده و خسته و پشیمان خودت را در اغوش میکشی و خریدارم میشوی یا اینکه ترحمی به من نمیکنی که این از صفات تو نیست.  خدایا به این بنده ضعیف و ظلیل و مسکینت که حتی توان امدن یک قدم به سمت تو را ندارد رحم کن، خدایا اگر تو پناهگاهم نباشی، من کجا پناه ببرم.

خداوندا تو را میخواهم تو را طلب میکنم و می خواهم عاشق تو باشم، خدایا میخواهم عاشقت باشم، همونجوری که تو عاشق منی، میخواهم این عشق را دو طرفه کنیم، میخواهم همیشه با تو باشم و هیچوقت از تو جدا نشوم. خدایا این، اینجا با این شرایط خیلی سخته، اما شیرینه، خدایا، خدایا تو کی هستی؟ کجا هستی؟ من به دنبال تو هستم، خودت را به من نشان بده.

خدایا بیقرارم کن و خودت ارام دل بیقرارم شو.

همسفر...
ما را در سایت همسفر دنبال می کنید

برچسب : کاش عاشق بشم, نویسنده : ebihamsafar4 بازدید : 275 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 4:14